مراسم نامگذاری
روز هشتم عمو محمدعلی اومد خونمون وتوی گوشت اذان گفت اون لحظه بیدار بودی و اصلا تکون نمیخوردی وبه صدای اذان گوش میدادی وبعداز اون در گوش راستت اسم زیبای حسین وردر گوش چپت اسم مبارک علی اصغر را خوند.(مبارک باشه عزیزمامان ان شاالله همیشه امام حسین وفرزندش یارویاورت باشند.)
بعداز مراسم اسمگذاری در حین لباس عوض کردن متوجه شدیم که نافت افتاده وگیره نافت نیست مامان جون همش میخندید ودنبال گیره میگشت تا اینکه از زیر لباسات پیداش کرد. این اتنظار هم به سر آمد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی