دلنوشته های من
من وبابا احمد در تاریخ 30خرداد 81 درست زمانی که من 14 ساله وبابایی 19 ساله بود عقد کردیم ودلیل زود ازدواج ما به خاطر نسبت فامیلی بودن واینکه بابایی برای به دست آوردن من دل تو دلش نبود.تقریبا حدود هفت سال عقد بودیم ودر تاریخ 15 اردیبهشت 87 زندگی مشترکمون را زیر یه سقف شروع کردیم بااینکه بابایی به خاطر کارش مجبور بیشتر وقتها من را تنها بگذاره ولی در کل زندگی خوب وخوشی داشتیم تا اینکه سرانجام در تاریخ 3دی90 خداوند ما را لایق دونست و یکی ازاون فرشته های کوچیکش را به ما هدیه داد .خدایا بابت ارزشمندترین هدیه ات هزاران بار شکر.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی